بیوگرافی جوآنا نیوسام

Joanna Newsom Is The 21st Century

زندگی اولیه و ریشه‌های موسیقایی
جوآنا نیوسام، خواننده، ترانه‌سرا و نوازنده چیره‌دست هارپ، در بیستم ژانویه سال هزار و نهصد و هشتاد و دو در نوادا سیتی کالیفرنیا به دنیا آمد. او در خانواده‌ای هنردوست و روشنفکر پرورش یافت؛ پدر و مادرش هر دو پزشک بودند اما به موسیقی و هنر علاقه داشتند. جوآنا از کودکی با موسیقی کلاسیک آشنا شد و در پنج‌سالگی شروع به یادگیری هارپ کرد، سازی که بعدها امضای هنری او شد. او در ابتدا به موسیقی کلاسیک گرایش داشت اما در نوجوانی به موسیقی فولک و آوانگارد علاقه‌مند شد. تحصیل در کالج میلز در اوکلند، جایی که موسیقی و آهنگسازی خواند، دیدگاه او را به هنر و ترانه‌سرایی عمیق‌تر کرد.

آغاز حرفه و اولین آثار
جوآنا در اوایل دهه هزار و نهصد و نود با انتشار دو مجموعه کوتاه به نام‌های "ریگ‌های گردویی" و "نخ‌های ابریشمی" وارد صحنه موسیقی شد. این آثار که به‌صورت مستقل ضبط شده بودند، توجه منتقدان و تهیه‌کنندگان را جلب کردند. در سال هزار و نهصد و نود و چهار، او اولین آلبوم کامل خود به نام "شیر مادر" را منتشر کرد. این آلبوم با ترانه‌سرایی پیچیده و استفاده غیرمتعارف از هارپ، او را به‌عنوان یک هنرمند خلاق و منحصربه‌فرد معرفی کرد. ترانه‌هایی مانند "هلو، آلو، گلابی" به دلیل سبک شاعرانه و صدای خاص جوآنا مورد تحسین قرار گرفتند.

اوج شهرت با آلبوم‌های برجسته
آلبوم دوم جوآنا، "یس"، که در سال هزار و نهصد و نود و شش منتشر شد، نقطه عطفی در حرفه او بود. این آلبوم با همکاری ارکستر و تنظیم‌های پیچیده، ترکیبی از موسیقی فولک، باروک و آوانگارد را ارائه داد. ترانه‌های بلند و روایی مانند "امیلی" و "تنها پوست" نشان‌دهنده توانایی او در داستان‌گویی موسیقایی بودند. "یس" به یکی از تحسین‌شده‌ترین آلبوم‌های دهه تبدیل شد و جوآنا را به چهره‌ای برجسته در موسیقی مستقل تبدیل کرد. آلبوم بعدی او، "سه‌گانه داشته باش" در سال هزار و نهصد و نود و نه، با تنوع موسیقایی و عمق احساسی بیشتر، جایگاه او را تثبیت کرد.

تأثیر فرهنگی و فعالیت‌های دیگر
جوآنا نیوسام فراتر از موسیقی، در زمینه‌های دیگری مانند بازیگری و نویسندگی نیز فعالیت کرده است. او در فیلم‌هایی مانند "درخشش ذاتی" به کارگردانی پل توماس اندرسون نقش‌آفرینی کرد و نشان داد که استعدادش به موسیقی محدود نمی‌شود. همچنین، او در نوشتن اشعار و مقالات کوتاه همکاری‌هایی داشته و دیدگاه‌هایش درباره هنر و خلاقیت را به اشتراک گذاشته است. سبک ترانه‌سرایی او که ترکیبی از شعر کلاسیک و روایت‌های مدرن است، الهام‌بخش نسل جدیدی از هنرمندان در موسیقی فولک و تجربی بوده است. اجراهای زنده او، با حضور هارپ و صدای مسحورکننده‌اش، همواره مخاطبان را مجذوب کرده است.

زندگی شخصی و دیدگاه هنری
جوآنا نیوسام زندگی شخصی‌اش را از دید عموم دور نگه داشته اما در سال هزار و نهصد و نود و سه با کمدین و بازیگر اندی سامبرگ ازدواج کرد. او در مصاحبه‌ها درباره اهمیت اصالت در هنر و تأثیر طبیعت و ادبیات بر آثارش صحبت کرده است. موسیقی جوآنا اغلب بازتاب‌دهنده کاوش‌های او در موضوعاتی مانند عشق، مرگ و ارتباط انسان با جهان است. آلبوم "غواصی" در سال هزار و نهصد و نود و پنج، که پس از وقفه‌ای طولانی منتشر شد، نشان‌دهنده بلوغ هنری او بود و بار دیگر توانایی‌اش در خلق آثار عمیق را ثابت کرد. جوآنا با آثارش همچنان به‌عنوان یکی از نوآورترین هنرمندان نسل خود شناخته می‌شود.


بیوگرافی والیس برد

Wallis Bird - The Ark

زندگی اولیه و آغاز مسیر موسیقی
والیس برد، موسیقی‌دان ایرلندی، در بیست و نهم ژانویه سال هزار و نهصد و هشتاد و دو در شهر انیسکورثی، واقع در ایالت وکسفورد ایرلند، به دنیا آمد. او از همان کودکی با موسیقی ارتباط عمیقی برقرار کرد و گفته می‌شود که در دو سالگی اولین گیتار خود را از پدرش، که صاحب یک کافه بود، هدیه گرفت. با این حال، زندگی او در سنین پایین با چالشی بزرگ روبه‌رو شد؛ در یک سالگی، به دلیل حادثه‌ای با ماشین چمن‌زنی، تمام انگشتان دست چپش قطع شدند. پزشکان موفق شدند چهار انگشت را دوباره به دستش پیوند بزنند، اما این اتفاق او را به یک نوازنده چپ‌دست با سبک منحصربه‌فرد تبدیل کرد. والیس با یادگیری نواختن گیتار راست‌دست به‌صورت برعکس، سبکی غیرمعمول و خلاقانه در نوازندگی ایجاد کرد که بعدها به امضای هنری او تبدیل شد. او از یازده سالگی در پروژه‌های مختلف موسیقی و حتی تئاتر و فیلم کوتاه شرکت کرد و استعدادش را در زمینه‌های گوناگون به نمایش گذاشت.

تحصیلات و ورود به دنیای حرفه‌ای
پس از پایان دوره مدرسه، والیس به دوبلین، پایتخت ایرلند، نقل مکان کرد تا در مدرسه راک بالیفرموت به تحصیل ترانه‌سرایی بپردازد. در این دوره، او با یکی از اعضای آینده گروهش، آیفه اُسالیوان، آشنا شد. والیس در کنار تحصیل، در کافه‌ها و کلوب‌های کوچک دوبلین و همچنین جشنواره‌های بزرگ موسیقی به اجرا پرداخت و به‌تدریج شهرتی به‌عنوان یک نوازنده با اعتمادبه‌نفس بالا کسب کرد. در سال دو هزار و پنج، او از طریق یک برنامه تبادل دانشجویی به آلمان سفر کرد و در آنجا با مدیر برنامه‌هایش، کاراکتر وردواید، و همچنین برادران کریستین و مایکل وینه، که بعدها اعضای گروهش شدند، آشنا شد. این ارتباطات، نقطه عطفی در مسیر حرفه‌ای او بودند و باعث شدند او برای یک سال و نیم در شهر مانهایم آلمان اقامت کند.

موفقیت‌های حرفه‌ای و آلبوم‌ها
والیس برد از سال دو هزار و هفت با انتشار اولین آلبوم خود به نام "اسپونز" وارد صحنه حرفه‌ای موسیقی شد. این آلبوم که در خانه والدینش در ایرلند ضبط شده بود، مورد استقبال قرار گرفت و راه را برای تورهای گسترده در اروپا و آمریکای شمالی باز کرد. در سال دو هزار و نه، آلبوم دوم او به نام "نیو بوتس" منتشر شد که در جدول آلبوم‌های ایرلند به رتبه یازدهم رسید. او در این دوره بیش از هشتاد کنسرت به‌عنوان سرپرست گروه در اروپا برگزار کرد و در جشنواره‌های معتبری مانند مونترو جاز و اُکسِجن حضور یافت. آلبوم سوم او در سال دو هزار و دوازده در کشورهای ایرلند، آلمان، اتریش و سوئیس منتشر شد و تک‌آهنگ "آنکور" از این آلبوم توجه زیادی به خود جلب کرد. آلبوم‌های بعدی او، از جمله "آرکیتکت" در سال دو هزار و چهارده و "هوم" در سال دو هزار و شانزده، جایگاه او را به‌عنوان یک هنرمند خلاق و پویا تثبیت کردند.

سبک موسیقی و اجراهای زنده
والیس برد به دلیل اجراهای زنده پرشور و انرژیک خود شهرت دارد. او در صحنه با ترکیبی از موسیقی فولک، راک و جاز، همراه با صدایی قدرتمند و احساسی، مخاطبان را مجذوب می‌کند. اجراهای او ترکیبی از لحظات عمیق و احساسی با انرژی خام و طنزآمیز است که به گفته بسیاری، تجربه‌ای بی‌نظیر برای تماشاگران ایجاد می‌کند. در سال دو هزار و شانزده، او در یک کنسرت بیش از دوازده ساعته در برلین به همراه دوستان موسیقی‌دانش، توانایی خود را در جذب مخاطب به نمایش گذاشت. تور جهانی او برای آلبوم "هوم" به کشورهای ژاپن و استرالیا گسترش یافت و در این مسیر، او با هنرمندانی مانند آماندا پالمر همکاری کرد که تحسین زیادی از او به عمل آورد.

زندگی شخصی و تأثیرات جهانی
والیس از سال دو هزار و دوازده در برلین ساکن شده و این شهر را به‌عنوان پایگاه اصلی خود انتخاب کرده است. او پیش از آن مدتی در لندن زندگی کرده بود، اما ارتباط عمیقی با آلمان برقرار کرد که در موسیقی و انتخاب‌های حرفه‌ای‌اش نیز مشهود است. او جوایز متعددی از جمله جایزه موسیقی ایرلند در سال دو هزار و ده برای بهترین خواننده زن و جایزه موسیقی آلمان در سال دو هزار و هفده برای آهنگسازی در سبک راک/پاپ دریافت کرده است. والیس برد با سبک زندگی ساده و در عین حال پرشور خود، همچنان به‌عنوان یک هنرمند مستقل و الهام‌بخش به فعالیت ادامه می‌دهد و با موسیقی‌اش پیام‌های عمیقی از استقامت، عشق و آزادی منتقل می‌کند.


بیوگرافی راشل سرمانی

Rachel Sermanni — Off The Record

زندگی اولیه
راشل سرمانی در هفتم نوامبر سال هزار و نهصد و نود و یک در روستای کوچک کاربریج در منطقه استرثسپی اسکاتلند به دنیا آمد. خانواده او ریشه‌ای ایتالیایی دارند؛ پدربزرگش از شهر بارگا در توسکانی به اسکاتلند مهاجرت کرد و خانواده‌اش در نهایت در کاربریج ساکن شدند. پدر راشل به عنوان مربی سگ‌های پلیس فعالیت می‌کرد و مادرش در بخش خدمات ملی سلامت برای حمایت از کودکان با مشکلات روانی مشغول بود. راشل در کودکی همراه با برادر و خواهر کوچکترش به بازی‌های نمایشی و آوازخوانی می‌پرداخت و این فعالیت‌ها را بخشی عادی از زندگی خانوادگی می‌دانست. او ابتدا با نواختن آهنگ‌های ساده‌ای مانند «توینکل، توینکل، ستاره کوچک» با فلوت که پدرش به او آموخت، به موسیقی علاقه‌مند شد و سپس به یادگیری گیتار روی آورد.

آغاز حرفه
راشل از سنین نوجوانی به موسیقی سنتی اسکاتلند علاقه‌مند شد و در مدرسه با این سبک آشنا گردید. او در شانزده سالگی شروع به نوشتن آهنگ کرد و یکی از اولین آهنگ‌هایش که در همان سن نوشته بود، بعدها در اولین آلبومش گنجانده شد. در سال دو هزار و نه، در جشنواره لووپالو در اولاپول، پس از تماشای اجرای گروه مامفورد اند سانز، با آن‌ها در یک کافه ملاقات کرد و پیشنهاد یک اجرای مشترک داد که به جلسه‌ای موسیقایی روی ساحل منجر شد. این تجربه به او کمک کرد تا در سال دو هزار و یازده به عنوان نوازنده پشتیبان این گروه در لندن اجرا کند. او همچنین در همان سال با فینک در تور اروپایی‌اش همراه شد و در جشنواره سلتیک کانکشنز در گلاسکو به نمایش گذاشته شد.

اوج شهرت
راشل در سال دو هزار و دوازده اولین آلبوم استودیویی خود به نام «زیر کوه‌ها» را منتشر کرد که توسط ایان گریمبل تولید شد و در استودیوی واتر کالر در هایلندز ضبط گردید. این آلبوم با استقبال خوبی روبه‌رو شد و او را به عنوان یکی از استعدادهای نوظهور موسیقی فولک معرفی کرد. او بین سال‌های دو هزار و یازده تا دو هزار و دوازده بیش از صد و پنجاه اجرا در نقاط مختلف برگزار کرد و با هنرمندانی چون الویس کاستلو و رومر همکاری داشت. در سال دو هزار و نوزده، آلبوم «پس می‌گردد» را منتشر کرد که تحت تأثیر تجربه‌اش در یک صومعه بودایی در اسکاتلند و اقامتش در برلین شکل گرفت. آلبوم «بیدار رویاپرداز» در سال دو هزار و بیست و سه نیز نشان‌دهنده تکامل سبک او با تمرکز بر تجربه‌های مادرانه و جدایی بود.

تأثیر و سبک
موسیقی راشل سرمانی ترکیبی از فولک معاصر با تأثیراتی از جاز، راک و موسیقی سنتی اسکاتلند است. او از هنرمندانی چون اوا کسیدی، ون موریسون و باب دیلن الهام گرفته و رویاهایش را منبعی برای خلق آهنگ‌هایش می‌داند. سبک او که به «فولک نوآر» توصیف شده، با شعرهایی پر از حس عرفانی و توجه به جزئیات روزمره زندگی مشخص می‌شود. راشل همچنین کارگاه‌های آهنگسازی برگزار می‌کند و پادکستی به نام «انگشت راشل سرمانی که به ماه اشاره می‌کند» را میزبانی کرده که در آن به کاوش در خلاقیت و الهام می‌پردازد. همکاری او با نوازندگان بااستعدادی چون لورا ویلکی و جنیفر آستین به اجراهایش عمق و تنوع بخشیده است.

زندگی شخصی و میراث
راشل سرمانی با آدام هولمز، موسیقی‌دان اسکاتلندی، رابطه دارد و در سال دو هزار و هجده صاحب دختری به نام روزا شدند. او همچنین مادر فرزند دوم خود شده و تجربه مادری تأثیر عمیقی بر موسیقی‌اش، به‌ویژه در آلبوم «بیدار رویاپرداز»، داشته است. راشل علاوه بر موسیقی، در زمینه هنرهای تجسمی نیز فعالیت دارد و نقاشی‌هایی از زنان خلق کرده و در کارگردانی موزیک‌ویدیوهایش مشارکت دارد. او با برچسب مستقل «میدل آو نوور رکوردیگز» که با همکاری رابرت هیکس تأسیس کرده، آثارش را منتشر می‌کند. راشل با ترکیب صداقت عاطفی و شعرهای عمیق، جایگاهی ویژه در صحنه موسیقی فولک معاصر به دست آورده و همچنان به الهام‌بخشی به مخاطبانش ادامه می‌دهد.


بیوگرافی لوسی رز

Lucy Rose: Singer couldn

زندگی اولیه و آغاز مسیر موسیقی
لوسی رز پارتون، که با نام حرفه‌ای لوسی رز شناخته می‌شود، در بیستم ژوئن سال هزار و نهصد و هشتاد و نه در کمبرلی، ساری انگلستان به دنیا آمد. او کوچک‌ترین فرزند در میان سه خواهر بود و از کودکی به موسیقی علاقه‌مند شد. موسیقی در زندگی او از نواختن درامز در ارکستر مدرسه آغاز شد و سپس با یادگیری پیانو در خانه خانوادگی‌شان ادامه یافت. در حدود سن شانزده سالگی، لوسی گیتاری را از مغازه‌ای که در مسیر مدرسه‌اش بود خرید و به‌صورت خودآموز شروع به نواختن کرد. این دوران، نقطه عطفی در مسیر ترانه‌سرایی او بود، هرچند نوشته‌هایش را با کسی به اشتراک نمی‌گذاشت و آن‌ها را خصوصی نگه می‌داشت.

ورود به صحنه حرفه‌ای
لوسی در هجده سالگی به لندن نقل مکان کرد و به جای تحصیل در رشته جغرافیا در دانشگاه کالج لندن، تصمیم گرفت مسیر موسیقی را دنبال کند. در لندن، او با نوازندگان دیگر آشنا شد و همکاری‌هایش را آغاز کرد. یکی از مهم‌ترین این همکاری‌ها با جک استدمن، خواننده گروه بمبئی بایسیکل کلاب بود. او ابتدا به‌عنوان خواننده پشتیبان در آلبوم آکوستیک این گروه به نام فلاوز حضور یافت و بعدها در آلبوم‌های دیگر این گروه نیز همکاری کرد. این همکاری‌ها به او کمک کرد تا نامش در صحنه موسیقی مستقل انگلستان مطرح شود و توجه کمپانی کلمبیا رکوردز را جلب کند.

آلبوم‌های اولیه و موفقیت
لوسی رز در سال هزار و سیصد و نود و یک با کلمبیا رکوردز قرارداد امضا کرد و اولین آلبوم خود به نام «مانند گذشته» را در سال هزار و سیصد و نود و یک منتشر کرد. این آلبوم با استقبال منتقدان روبرو شد و در جدول آلبوم‌های بریتانیا جای گرفت. مجله ووگ او را یکی از ستارگان نوظهور موسیقی مستقل در آن سال نامید. او در این دوره با گروه‌هایی مانند بمبئی بایسیکل کلاب و نوآ و وال در تورهای بریتانیا، ایالات متحده و کانادا شرکت کرد. ترانه‌های او مانند «نگران نباش» و «خوب باش» در سریال‌های محبوبی مثل اسکینز و ومپایر دایریز پخش شدند و به شهرت او افزودند.

آلبوم‌های بعدی و تحول سبک
در سال هزار و سیصد و نود و شش، لوسی پس از سفر به آمریکای لاتین، سومین آلبوم خود به نام «چیزی در حال تغییر است» را ضبط کرد. این آلبوم در مدت هفده روز با همکاری تهیه‌کننده تیم بیدول و نوازندگانی مانند النا تونرا از گروه داتر تولید شد. او همچنین در این دوره تور ویژه‌ای در کتابخانه‌های بریتانیا برگزار کرد که با استقبال زیادی روبرو شد. در سال هزار و سیصد و نود و نه، لوسی لیبل مستقل خود به نام ریل کایند رکوردز را راه‌اندازی کرد. آلبوم پنجمش، «این راه خروج نیست»، در بهار هزار و چهارصد و سه منتشر شد که با همکاری تهیه‌کننده کوز و در استودیوی خانگی پل ولر ضبط شده بود.

زندگی شخصی و تأثیرات فرهنگی
لوسی رز نه تنها به خاطر موسیقی‌اش، بلکه به دلیل سبک زندگی ساده و خلاقانه‌اش شناخته می‌شود. او علاقه زیادی به چای دارد و حتی ترکیبی به نام «بیلدر گری» از ترکیب چای صبحانه انگلیسی و ارل گری خلق کرده که در کنسرت‌هایش به جای محصولات معمول به فروش می‌رساند. او در سال‌های اخیر با ویل موریس، همسرش، همکاری‌هایی در ساخت موزیک ویدیو داشته و زندگی شخصی‌اش را تا حد ممکن از توجه عمومی دور نگه داشته است. لوسی رز با موسیقی فولک-راک و ترانه‌های احساسی‌اش، همچنان یکی از چهره‌های تأثیرگذار در موسیقی مستقل بریتانیا به شمار می‌رود.


بیوگرافی لورا مارلینگ

Laura Marling:

زندگی اولیه و آغاز مسیر موسیقی
لورا مارلینگ، خواننده و ترانه‌سرای برجسته بریتانیایی، در ششم فوریه سال هزار و نهصد و نود در برکشایر انگلستان به دنیا آمد. او در خانواده‌ای هنردوست بزرگ شد؛ پدرش، چارلز مارلینگ، معلم موسیقی بود و استودیوی ضبط کوچکی در خانه داشتند که تأثیر زیادی بر علاقه لورا به موسیقی گذاشت. از کودکی با نواختن گیتار و پیانو آشنا شد و در نوجوانی شروع به نوشتن ترانه‌هایی کرد که حال و هوای فولک و داستان‌گویی داشتند. در سن شانزده‌سالگی، لورا به لندن نقل‌مکان کرد تا در صحنه موسیقی محلی این شهر فعالیت کند. او ابتدا در کلوب‌های کوچک و کافه‌ها برنامه اجرا می‌کرد و به‌سرعت توجه گروه‌های موسیقی محلی را جلب کرد.

شروع حرفه‌ای و اولین آلبوم
لورا در سال هزار و نهصد و هشتاد و هفت، زمانی که تنها هجده سال داشت، اولین آلبوم خود به نام "آه، من یک ستاره نیستم!" را منتشر کرد. این آلبوم که ترکیبی از موسیقی فولک و پاپ بود، به دلیل ترانه‌سرایی عمیق و صدای خاص او مورد تحسین منتقدان قرار گرفت. ترانه‌هایی مانند "ارواح" و "شب وحشت" به‌سرعت محبوب شدند و لورا را به‌عنوان یک استعداد نوظهور در موسیقی بریتانیا معرفی کردند. این آلبوم نامزد جایزه مرکوری شد و راه را برای موفقیت‌های بعدی او هموار کرد. همکاری او با گروه نوآه و نهنگ در این دوره نیز به تقویت جایگاهش در صحنه موسیقی کمک کرد.

اوج شهرت و آلبوم‌های موفق
در سال‌های بعد، لورا مارلینگ با انتشار آلبوم‌هایی مانند "من از ترس سخن می‌گویم" و "یک موجود که می‌شناسم" به شهرت بیشتری دست یافت. این آلبوم‌ها نشان‌دهنده رشد او به‌عنوان یک هنرمند بودند و مضامین عمیقی مانند عشق، هویت، و معنویت را کاوش می‌کردند. آلبوم "یک موجود که می‌شناسم" در سال هزار و نهصد و نود و یک، جایزه بهترین آلبوم بریتانیا را در جوایز بریت دریافت کرد. سبک موسیقی او که ترکیبی از فولک سنتی و عناصر مدرن بود، او را از هم‌نسلانش متمایز کرد. لورا همچنین به دلیل اجراهای زنده پراحساسش شهرت یافت، جایی که ارتباط نزدیکی با مخاطبان برقرار می‌کرد.

فعالیت‌های دیگر و تأثیر فرهنگی
لورا مارلینگ علاوه بر موسیقی، در زمینه‌های دیگری مانند پادکست و آموزش موسیقی نیز فعالیت کرده است. او در سال هزار و نهصد و نود و هشت پادکستی به نام "بازگشت به آهنگ" راه‌اندازی کرد که در آن با دیگر هنرمندان درباره فرآیند خلاقیت و ترانه‌سرایی گفتگو می‌کرد. این پروژه نشان‌دهنده علاقه او به اشتراک‌گذاری دانش و تجربه‌اش با دیگران بود. همچنین، لورا در کارگاه‌های موسیقی برای جوانان شرکت کرده و به آموزش ترانه‌سرایی پرداخته است. تأثیر او بر موسیقی فولک مدرن بریتانیا غیرقابل‌انکار است و بسیاری از خوانندگان جوان او را به‌عنوان یک الگو می‌شناسند.

زندگی شخصی و دیدگاه هنری
لورا مارلینگ به دلیل حفظ حریم خصوصی‌اش شناخته شده است و اطلاعات کمی درباره زندگی شخصی‌اش در دسترس است. او در مصاحبه‌ها اغلب درباره اهمیت صداقت در ترانه‌سرایی و تأثیر تجربیات شخصی بر آثارش صحبت کرده است. دیدگاه او به موسیقی به‌عنوان ابزاری برای روایت داستان و کاوش احساسات انسانی، او را به یکی از ترانه‌سرایان برجسته نسل خود تبدیل کرده است. لورا همچنان به خلق موسیقی ادامه می‌دهد و آلبوم‌های جدیدش مانند "آهنگ برای دخترمان" نشان‌دهنده تکامل هنری او هستند. او با ترانه‌هایش به مخاطبان الهام می‌بخشد و جایگاه ویژه‌ای در قلب دوستداران موسیقی دارد.